عقابِ آبیدر

سرویس کردستان- مجید زارعی؛ مشاور و نایب دبیر اتحادیه علمی روان‌شناسی و مشاوره کشور در یادداشتی به بررسی عوامل روان شناختی اقدام فداکارنه یکی از فعالان محیط زیست کردستان در بحران آتش سوزی آبیدر پرداخته است.

کردپرس/ آتش زبانه می‌کشد، نه بر هیزم خشکیده، بلکه بر قلب سبز آبیدر سنندج، آن سینه ستبر کردستان. در این هنگامه هراس، چهره‌ای آشنا، اما مصمم، گام در دل آتش می‌گذارد؛ «حمید مرادی» وکیل دادگستری، فعال محیط زیست، مسئول سازمان “سنه‌ی نه‌وژین”و از جنس همین خاک. نه مأموریتی در کار است، نه چشم‌داشتی؛ تنها عشقی سوزان به خاک و طبیعتی که در جانش ریشه دوانده است. در این نبرد نابرابر، «حمید» نه با آب، که با جان خود به مصاف آتش می‌رود، غافل از آنکه این آتش، نه فقط درختان، که زندگی او را نیز در کام خود خواهد کشید. «حمید مرادی» در واپسین لحظات زندگی، نه تنها یک فعال محیط زیست، بلکه نمادی از فداکاری، شجاعت و عشق بی‌دریغ به وطن و طبیعت  و محیط زیست بود، که در دل تاریخ سرزمین کردستان و نماد رشادت کوه‌ آبیدر ثبت شد.

در این میان ما باید بدانیم و بیاموزیم که فداکاری «حمید مرادی» فراتر از یک عمل قهرمانانه فردی، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر انگیزه‌های انسانی در شرایط بحرانی می‌گشاید. این رویداد، پرسش‌های مهمی را برای ما مطرح می‌کند: اینکه چه عواملی باعث می‌شوند که فردی، آگاهانه و با علم به خطر، جان خود را برای نجات دیگران و یا محیط زیست به خطر اندازد؟ برای پاسخ به این سوال، باید به عوامل متعددی از جمله نوع‌دوستی، همدلی، احساس مسئولیت، ارزش‌های اخلاقی، هویت و تعلق، جست و جوی معنا و شجاعت «حمید مرادی» در لایه‌های شخصیتی او توجه کرد.

بدون شک، نوع‌دوستی و تمایل ذاتی به کمک به دیگران و یا موجودات زنده، بدون انتظار پاداش، در انگیزه فداکارانه فعال محیط زیست نقش داشته است. همدلی، یعنی توانایی درک و هم‌حسی با درد و رنج دیگران (که در این مورد شامل طبیعت و محیط زیست هم می‌شود)، عامل مهمی است که او را به اقدام وا داشته است. احساس مسئولیت، به این معنا که فرد وظیفه دارد در قبال جامعه و محیط زیست خود اقدام کند، نیز در تصمیم «حمید مرادی» برای فداکاری موثر بوده است. او به ارزش‌های اخلاقی همچون عدالت، انصاف و حفاظت از محیط زیست پایبند بوده و برای دفاع از این ارزش‌ها حاضر به فداکاری شده است. هویت و تعلق، یعنی احساس عمیق تعلق به یک مکان، گروه، یا آرمان، نیز در این میان نقش داشته است. او خود را بخشی از کردستان و طبیعت آن می‌دانسته و برای حفظ آن احساس مسئولیت می‌کرده. جست و جوی معنا نیز می‌تواند به عنوان یکی از عوامل انگیزشی در فداکاری اش مطرح شود. برخی افراد از طریق فداکاری و کمک به دیگران، به زندگی خود معنا می‌بخشند. در نهایت، شجاعت، یعنی توانایی غلبه بر ترس و اقدام در شرایط خطرناک، لازمه‌ انجام یک عمل فداکارانه است.

به صراحت تمام باید گفت: نباید فداکاری «حمید مرادی» را صرفاً به نوع‌دوستی او تقلیل داد؛ بلکه باید آن را به عنوان یک عمل پیچیده و چندوجهی در نظر گرفت که ریشه در عوامل عمیق‌تر شخصیتی، اجتماعی و فرهنگی دارد. در واقع فداکاری او نه تنها یک عمل قهرمانانه، بلکه تجلی ارزش‌ها، هویت و آرمان‌های حیات او بوده است.

از منظر روان‌شناختی، رشادت و از خودگذشتگی چنین اشخاصی را می‌توان با استفاده از نظریه‌های مختلف تحلیل و تبیین کرد. براساس نظریه خودتعیین‌گری می‌توان گفت: او به احتمال زیاد، انگیزه‌ای درونی برای کمک به طبیعت داشته. این انگیزه درونی، ناشی از نیازهای اساسی انسان به خودمختاری، شایستگی و ارتباط است.  

طبق نظریه هویت اجتماعی، می‌توان توضیح داد که «حمید مرادی» به عنوان یک فعال محیط زیست، وکیل دادگستری و فردی متعلق به سرزمین کردستان، نقش مهمی در رفتارهای او ایفاکرده است. او ممکن است فداکاری خود را به عنوان راهی برای دفاع از هویت و ارزش‌های گروهی خود دیده باشد. همچنین طبق نظریه معنایابی، می‌توان فداکاری او را به عنوان تلاشی برای معنا بخشیدن به زندگی خود و فراتر رفتن از مرگ تفسیر و تحلیل کرد. با فداکاری، نام خود را برای همیشه در دل تاریخ کردستان جاودانه کرد و میراثی آمیخته با رشادت و دلیری به جای گذاشته است. براساس مدل پردازش شناختی، نحوه تصمیم‌گیری «حمید مرادی» و امثال او در لحظه بحران را می‌توان توضیح داد. اینکه در لحظه بحران، او به سرعت خطر را ارزیابی کرده و تصمیم به اقدام داوطلبانه کرده است. اقدام و تصمیمی، که تحت تأثیر باورها، ارزش‌ها، و تجربیات قبلی اش بوده است.

در پایان باید گفت: فداکاری «حمید مرادی» در آتش‌سوزی آبیدر و همچنین اشخاصی چون او، فراتر از یک حادثه تلخ، تجلی شکوهمند روح و شرافت انسانی است که در اوج بحران، معنای واقعی نوع‌دوستی، شجاعت و عشق به وطن را به نمایش می‌گذارد. او نه فقط یک فعال محیط زیست، بلکه نمادی از مقاومت در برابر بی‌مهری به طبیعت و بی‌تفاوتی نسبت به سرنوشت جامعه است.

تحلیل روانشناختی این رویداد طبق نظریه‌های فوق، نشان می‌دهد که چنین اقدامات فداکارانه ای  ریشه در عوامل پیچیده‌ای همچون انگیزه درونی، هویت اجتماعی، ارزش‌های اخلاقی و جست و جوی معنا دارد. او با عشقی سوزان به آبیدر و کردستان، احساس مسئولیت عمیقی نسبت به حفاظت از محیط زیست خود داشت. این احساس مسئولیت، در کنار شجاعت و همدلی، او را به سمت اقدامی قهرمانانه سوق داد.

شخصیت اشخاصی مانند «حمید مرادی»، نمادی از مقاومت روانشناختی است. او نه تنها در برابر آتش، بلکه در برابر چالش‌های زندگی هم مقاوم بود و همواره در پی تحقق ارزش‌های خود بود. او از طریق فعالیت‌هایش، هویتی ارزشمند برای خود ساخته بود و با فداکاری، این هویت را جاودانه کرد.

بیگمان چنین اقداماتی، الهام‌بخش نسل‌های آینده خواهد بود. این فداکاری، به جامعه یادآوری می‌کند که هر فرد می‌تواند با اقدام خود، تغییری مثبت در جهان ایجاد کند. نام «حمید مرادی» ها در حافظه جمعی ما به عنوان نمادی از امید، شجاعت و فداکاری ثبت خواهد شد. او به ما آموخت که چگونه می‌توان با عشق، از خود گذشتگی و پایبندی به ارزش‌ها، زندگی‌ای معنادار و تاثیرگذار داشت. «حمید مرادی» و همراهانش به واقع “قهرمانان راستین” این سرزمین‌اند که با عمل خود، الگویی بی‌نظیر برای همگان به جای گذاشتند. /

کد خبر 2786916

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha