وام ازدواج در آغوش صبر و انتظار

سرویس کردستان- ماه هاست در صف انتظارند و نگران برای آینده ای که گره خورده به یک مسیر ناهموار به نام وام ازدواج؛ تسهیلاتی که قرار بود گره گشای زندگی زوج های جوان باشد اما این روزها خود شده معضلی که به دیوار نبود بودجه و سیستم نابسامان بانکی خورده است.

به گزارش خبرنگار کردپرس، اول صبح است و داخل باجه بانک کنار دستگاه نوبت دهی نشسته ای. صدای دستگاه با صدای شلوغی بانک درهم شده و فضای خسته کننده ای را به تصویر می کشد. یکسری از مراجعان جلوی باجه ها تجمع کرده اند و یکسری هم روی صندلی ها نشسته اند تا نوبتشان برسد و یکسری هم ایستاده در انتظارند. گرمای هوا همه را کلافه کرده اما کلافگی شلوغی بانک انگار بیشتر است. این کلافگی را در چهره بسیاری از مراجعان می بینی. مراجعانی که هرکدام برای کاری آمده اند. از وام برای اشتغال گرفته تا وام فرزندآوری و ازدواج و… ازدواجی که این روزها در صف تسهیلات مانده و زندگی شیرین زوج های جوان را تلخ کرده است.

دردسر ثبت نام…

«سمیه» به دیوار ورودی بانک تکیه زده. دختر ۲۷ ساله ای که با کاغذی در دست خود را باد می زند و می نالد از اینکه بعد از یک سال هنوز در نوبت دریافت وام ازدواج هستند. «من و همسرم نزدیک به یک سال پیش عقد کردیم و برای وام ازدواج اسم نوشتیم اونم به سختی. هربار یه بهانه می آوردند و مانع می تراشیدن. بعد که همه کارهارو انجام دادیم جواب دادن فعلاً شلوغ هست و اعتبار نداریم و باید صبر کنید!». «سمیه» این جمله را در پاسخ به سؤالی که پرسیدی می دهد. پاسخی که نشان از عصبانیت او دارد. «حق دارم عصبانی باشم. میگن وام ازدواج نه وام معطلی و بعد ازدواج! اگه قرار باشه اینقدر پروسه سختی داشته باشه که دیگه کار همه ساخته اس… زوجای جوون چه گناهی کردن… همه دلشون به این وام خوشه وگرنه کی می تونه با این اوضاع گرانی ازدواج کنه!؟». 

این زوج سال گذشته عقد کرده و برای وام ازدواج در بانک ثبت نام می کنند. «سمیه» به خاطر اینکه سن اش کمتر بوده به صورت غیرحضوری یا همان اینترنتی موفق می شود ثبت نام کند و «مجید» که سن اش بالاتر است ناچار به ثبت نام حضوری تن می دهد. «رئیس بانک به ما گفت اگه غیرحضوری ثبت نام کنیم زودتر نوبتمون میرسه. اما نگفت این ثبت نام غیرحضوری چقدر دردسر داره. یه بار سایت باز نمی شد و خطا می داد. یه بار با اخطار هویت عکس روبرو می شدم. یه بار تا آخر می رفتم اما درخواستم ثبت نمی شد. خلاصه کلی بدبختی کشیدم تا بعد از چندین بار موفق شدم ثبت نام کنم». این سختی ثبت نام یک طرف و این تأخیر در پرداخت وام هم طرف دیگر؛ باعث شده تا این زوج دلزده شوند. «تازه من خوبم. نامزدم «مجید» که حضوری اسم نوشته بهش گفتن حالا حالاها باید منتظر باشه! گفتن شاید یه سال دیگه هم طول بکشه! چه خبره مگه چیکار می کنن که اینقدر طول می کشه!؟ از یه طرف میگن ازدواج کنید و از این طرف این جوری اذیت می کنن… خب مسیر ازدواج رو هموار کنید تا جوونا بتونن برن سر خونه و زندگیشون…». حرف های «سمیه» همه از سر درد است. دردی که به نام وام ازدواج به جان زندگیشان انداخته و باعث شده پیوند این دو جوان به مشکل بخورد. «سمیه» نگاهت می کند. بعد از داخل کیف اش گوشی تلفن همراهش را در می آورد. عکسی از داخل گوشی نشان ات می دهد. عکسی که در آن لیست جهیزیه و وسایل زندگی با قیمت نوشته شده. «شما نگاه کن. این وسایل با این قیمت مال یک سال پیشه و حالا به نظرتون این قیمت ها هنوز ثابت موندن!؟ یعنی من می تونم با ۳۰۰ تومن وام با این گرونی لحظه ای جهیزیه بخرم!؟». 

ضعف اطلاع رسانی…

ذهنت گره خورده به وضعیت «سمیه» که از بانک خارج می شوی و مسیرت به سمت بانک دیگری پیش می رود. جایی که باز هم در شلوغی حرف ندارد. کنار زن و مرد جوانی روی یکی از نیمکت ها می نشینی. همهمه شلوغی واقعاً سردرد می آورد. همین طور داری به اطراف و مراجعان نگاه می کنی که صدای مرد جوان به گوش ات می خورد. «اگه این بار درست نشه قیدش رو می زنم. والله خسته شدم از بس اومدم و رفتم». او با عصبانیت این را خطاب به دختری که کنارش نشسته می گوید. دختر هم ضمن تأیید این سخنان، برگه های در دست اش را بالا می گیرد و با دست چپ روی برگه ها می زند. «این همه مدارک ازمون گرفتن که آخرش بگن حذف شدید!؟ به همین راحتی!؟». «سلمان» و «زهرا»؛ این زوج جوان که از اردیبهشت ماه سال جاری برای وام ازدواج ثبت نام کرده اند به مشکلی برخورد کرده اند که حسابی اعصابشان را بهم ریخته. آنان به صورت غیرحضوری یعنی اینترنتی ثبت نام می کنند، اما در این بین به دلیل اطلاع نداشتن از یکسری موارد، ثبت نامشان ناقص بوده و به دلیل همین نقص از لیست حذف می شوند. «سلمان» که از عصبانیت دوست  دارد فریاد بزند نسبت به این وضعیت حسابی شاکی است. بلند می شود و پیش رئیس بانک می رود. «شما روز اولی که من اومدم و ازتون درباره ثبت نام پرسیدم چرا همه نکات مهم رو بهمون نگفتید که الآن به مشکل نخوریم!؟ تقصیر ما چیه که اطلاع رسانی شماها ضعیفه!؟». و رئیس بانک تنها یک پاسخ دارد. «شما باید می رفتید کافی نت ثبت نام می کردید. اونا خودشون همه شرایط و موارد لازم رو می دونن. الانم چیزی نشده دوباره ثبت نام کنید سعی می کنیم زودتر نوبتتون بشه!». در این حین زن جوان به سخن می آید. «آقای محترم این دیگه چه برنامه ایه!؟ شاید یکی نخواد بره کافی نت! نباید شما شرایط رو اطلاع رسانی کنید!؟ چون ما نرفتیم کافی نت الان باید اسممون حذف شده باشه!؟ این دیگه چه قانونیه!؟». 

«سلمان» و «زهرا» فقط به خاطر اینکه موارد مرتبط به املاک را ثبت نکرده اند درخواستشان به مشکل خورده است. آنان نمی دانستند که چنین مرحله ای هم وجود دارد و برای همین عصبانی هستند که چرا اطلاع رسانی درستی نسبت به مراحل و شرایط ثبت نام نمی شود!  

این زوج عقد کرده اند و مراسم عروسی را گذاشته اند برای زمانی که وامشان را گرفتند. «دلمان به این وام خوش بود ولی این طور که به نظر می رسه باید قیدش رو بزنیم. بخوایم منتظر وام بمونیم سال ها طول می کشه». «سلمان» با گفتن این جمله به نامزدش نگاهی می کند و منتظر پاسخ او می ماند. «زهرا» با نگاهی پریشان ناله کنان حرف های او را تأیید می کند. «به نظرم بهترین کار این هست که امتیاز وام رو بفروشیم حداقل اینجوری مبلغی دستمون رو می گیره». 

در نهایت فروش امتیاز…

این فروش امتیاز وام شاید بهترین جایگزین برای زوج ها در این وضعیت باشد. کاری که «بهار» و «اشکان» کردند. زوجی که داخل فروشگاه لوازم خانگی از فروشنده قیمت می گیرند و خطاب به فروشنده که گویا پسر جوانی در شرف ازدواج دارد، می گویند درخواست وام ندهد سنگین تر است. این زوج نزدیک به پنچ ماه هست ثبت نام کرده اند اما چون نیاز فوری به پول داشتند برای همین تصمیم گرفتند امتیاز وام خود را بفروشند. «ما نیاز شدید به پول داشتیم برای اینکه ازدواج کنیم، ولی از بس دیر شد ناچار شدیم امتیاز وام رو بفروشیم حداقل اینجوری پولی دستمون رو گرفت و از انتظار کشیدن راحت شدیم. واقعاً خدا براشون نسازه که اینقدر مردم رو اذیت می کنن…». 

معلوم نیست این فروش امتیاز وام قانونی است یا نه!؟ اما با وضعیت پرداختی ها بسیاری از زوج ها چاره ای جز این کار ندارند. «امید» یکی از همین خریداران وام ازدواج است. او که با برگه ای در دست خود را از میان جمعیتی که مقابل باجه تسهیلات تجمع کرده اند بیرون می کشد از دو متقاضی وام را خریداری کرده و هنوز موفق به دریافت آن نشده. «من چهار ماهه دو تا وام خریدم و این مدت مدام میگن بودجه و سهمیه نداریم. معلوم هم نیست کی پرداخت میشه!».

بودجه ای که باید باشد ولی نیست…

در بهت این وضعیت پرداخت وام ازدواج هستی که به گره کور دیگری در این زمینه می رسی. آنجا که «امیر» و نامزدش «زهرا» را می بینی که در میز کناری ات داخل کافه نشسته اند و از خستگی خود می نالند. این زوج همه کارهای دریافت وام از ثبت نام تا تشکیل پرونده و بردن ضامن و تکمیل کردن تمامی مدارک لازم را انجام داده اند اما هنوز بعد از دو سال وامی به آنان پرداخت نشده! دلیل این تأخیر پرداخت را هم بانک در نبود بودجه عنوان کرده. «روز اولی که رفتیم ثبت نام کردیم بهمون گفتن نهایت ۶ ماه طول می کشه ولی الآن دو ساله که منتظریم ببینیم این ۶ ماهشون می رسه یا نه! والله ما خیلی قدرت صبرمون بالا بوده وگرنه خیلیا بودن مثل ما که بی خیال وام شدن! چرا از روز اول نمیگن بودجه نیست و باید خیلی منتظر بمونید!؟ اصلاً اگه بودجه نیست چرا ثبت نام می کنن؟ چرا مدام تبلیغ می کنن!؟ مگه ما بیکاریم که اینجوری علاف بشیم!؟». 

«امیر» که حسابی کلافه شده از این انتظار بی ثمر دو ساله، معتقد است چون این پرداخت وام برای بانک ها سود آنچنانی ندارد برای همین اهمیت چندانی نمی دهند وگرنه وقتی این یک دستور کشوری است قطعاً برای آن بودجه هم لحاظ شده، مگر می شود بدون اعتبار چنین تصمیمی گرفته شود!؟ «به نظر من که بانک ها خودشون اینجوری اذیت می کنن… مگه میشه برای چنین وام مهمی اینقدر پرداخت ها تأخیر داشته باشه!؟ اگه الآن یه دستور کشوری صادر بشه بگن وام ازدواج سودش شده ۲۴ درصد… اون وقت ببینید چقدر تند و سریع وام رو میدن! چرا!؟ چون سودش بالاست و برای بانک ها هم بهتره دیگه!». 

نبود اعتبار دقیقاً همان گره کوری است که بسیاری از بانک ها از آن می گویند و علت اصلی در تأخیر پرداخت وام ازدواج را هم در این مسئله می دانند. مسئله ای که معلوم نیست آیا واقعاً درست است یا بهانه ای شده در دست بانک ها!؟  

عددی که جابجا نمی شد!

این گره کور که دغدغه خیلی از زوج های در صف وام است را به دست می گیری و سراغ «ماهرخ» می روی. دختری ۲۴ ساله که از آذر سال گذشته عقد کرده و برای وام ازدواج ثبت نام کرده اند. ثبت نامی که در نهایت به دلیل تغییر نکردن نوبت ها کلاً لغو شد. او که داخل بانک نشسته تا درخواست لغو خود را ارائه دهد از اینکه سیستم بانکی هرگز حامی هیچ موردی نیست شکایت دارد. «من و نامزدم به امید این وام رفتیم و قسطی وسایل خونه خریدیم و حالا ما موندیم و بدهی و وامی که معلوم نیست چرا پرداخت نمیشه!؟ ما پاییز سال گذشته هردو باهم اینترنتی ثبت نام کردیم. بهمون گفتن ۷۶۰ زوج جلوی ما هستن. ما همین جوری منتظر بودیم. شد یه ماه… شد دو ماه… شد سه ماه و…. شد ۶ ماه تمام هیچ تغییری ندیدیم و عدد ۷۶۰ هیچ تکانی نمی خورد… نه کم می شد نه زیاد! خب این چه معنی میده!؟ ماهم وقتی دیدیم وضعیت اینجوره تصمیم گرفتیم درخواستمون رو لغو کنیم و بریم وام دیگه ای بگیریم». 

«ماهرخ» که بغض اش گرفته، ​​از اینکه بانک ها این چنین اذیت می کنند، همانند زوج های دیگر شاکی است. «چرا بعد از ۶ ماه هیچ جابجایی برای اون ۷۶۰ زوج توی نوبت رخ نداد!؟ خب اگر بانک داره به نوبت کار می کنه حداقل باید از این عدد کم می شد ولی هیچی به هیچی! واقعاً برامون سؤاله چرا هیچ جابجایی رخ نداده!؟ از دوستانمون که بانک های دیگه اسم نوشتن پرسیدیم اونا می گفتن جابجایی هست ولی دیر به دیر اما نه دیگه اینقدر دیر حداقلش یک ماه دو ماه نه ۶ ماه! یکی باید بپرسه چه خبره؟ چرا اینجوری می کنن!؟ اگه واقعاً بودجه نیست خب از اول بگن و ثبت نام هم نکنن نه اینکه دلخوشی به آدم بدن و بعدش بگن دست ما نیست! ما که بی خیال شدیم ولی ایکاش یه فکری برای این نحوه پرداخت بکنن. مبلغی که امروز تعیین شده برای امروزه و فردا دیگه به درد نمی خوره با این گرانی ثانیه ای!». 

پای بازرسی به میان آمد…

همین مشکلات را اگر به پیچیدگی بروکراسی و خودمختاری بانک ها وصل کنی، می شود عذابی که حد نخواهد داشت. همان عذابی که یکی از همین زوج ها کشیدند تا توانستند بعد از یک سال وام خود را بگیرند. وامی که «سعید» آن را وام مصیبت می داند نه وام ازدواج. او ماجرای خود را در اینستا در واکنش به درخواستی که مطرح کردی تعریف می کند. «ما یک سال توی نوبت بودیم تا اینکه با مصیبت موفق شدیم اسفند سال گذشته وام رو بگیریم. بانک بیچاره مون کرد هر روز یه مشکلی برامون درست می کردن. یه روز می گفتن سه ماه دیگه نوبتتون میشه. یه روز می گفتن ضامناتون مورد تأیید نیستن. یه روز می گفتن سنندج مخالفت کرده. یه روز می گفتن بودجه نداریم. یه روز می گفتن اسمتون چند ماهه از لیست خارج شده و… اون قدر بهانه آوردن برامون که دیگه مجبور شدیم بریم بازرسی بانک در سنندج و همه چیز رو شرح بدیم. اینکارو که کردیم بعدش باورتون نمیشه یه روز نگذشته بود که زنگ زدن گفتن وامتون آماده است و ضامن هاتون رو بیارین. ما هم چهار ضامن رو بردیم و بعدش دیگه وام رو واریز کردن. ببینید یعنی این بانک ها اگه بخوان می تونن خیلی راحت کار مردم رو راه بندازن ولی نمی دونم چرا اینجوری اذیت می کنن!».

این طور که به نظر می رسد گویا بخشی از مشکلات در پرداخت وام ازدواج توسط خود بانک هاست. چرا باید چنین موردی در مرکز استان حل شود اما در شهرستان نه!؟ آیا تمامی زوج ها باید بروند و از بازرسی بانک ها نامه بگیرند تا کارشان راه بیافتد!؟  

در این فکری که می بینی مشکل نه از بروکراسی که از عوامل ایجاد کننده بروکراسی است. کسانی که حقوق می گیرند برای اینکه کار ارباب رجوع را تسهیل بخشیده و راه بیاندازند اما کاملاً برعکس شده و دفتر به شیوه ای دیگر  ورق می خورد.  

خط کُند پرداخت…

مشکل دیگری که در این زمینه وجود دارد مربوط می شود به اینکه گاهی زوج ها ناچار می شوند هرکدام در بانک های متفاوت ثبت نام کنند و یا وام یکی از زوج ها زودتر پرداخت می شود و دیگری می ماند. این درست همان مشکلی است که «رضا» و نامزدش دارند. او هم در اینستا برایت از رنجی که کشیده اند می نویسد. «نامزدم الآن ۴ ماهه که توی نوبته ولی من خودم وام رو گرفتم و منتظر پرداخت وام همسرم هستم تا بتونیم عروسی کنیم ولی فعلاً ۱۵۹ متقاضی تو نوبت هستن و معلوم نیست کی نوبت ما میشه!؟». 

از آن طرف هم زوج دیگری ناچار شده اند که هر کدام در بانک های جدا ثبت نام کنند. چرا!؟ چون گویا هر بانکی شرایط خاص خود را دارد و یکی از بانک ها سن را ملاک قرار می دهد و دیگری زمان عقد را و… همین ها باعث شده تا بسیاری از زوج ها هر کدام در بانک های جداگانه ثبت نام کنند. هرچند این جدا بودن را هم خیلیا قبول دارند اما سخت گیری ها و تأخیر در پرداخت را هیچکدام نمی توانند بپذیرند. «حالا اینکه باید هرکدام بانک جدا درخواست بدیم ایراد نداره ولی ایکاش اینقدر اذیت نکنن و زودتر وام رو بهمون بدن… بخدا خسته شدیم از بس منتظر موندیم». این را «اسرا» در حالی می گوید که برای پیگیری درخواست خود به فرمانداری مراجعه کرده تا شاید فرماندار بتواند بانک ها را موظف کند که زودتر کار وام ازدواج را انجام دهند.  

متوجه می شوی درخواست «اسرا» از فرماندار چندان نتیجه بخش نیست و پاسخ او هم به نبود اعتبارات می رسد. از خروجی دفتر فرماندار که می روی، سر راه پسر جوانی را می بینی که دارد با مسئول دفتر فرماندار درباره همین وام ازدواج صحبت می کند. «فرماندار زنگ زده به رئیس بانک و اون هم گفته دست ما نیست و سیستمی هست و بیشترین مشکل هم در کمبود اعتباراتِ». از او می پرسی چند وقت است ثبت نام کرده اید؟ با نگاهی پر از ناامیدی به انتظار ۱۰ ماهه اشاره می کند. «۱۰ ماهه ثبت نام کردیم. اوایل گفتن ۵۳ متقاضی جلوتونه و ما در نوبت ۵۴ هستیم. اون قدر کُند پیش می برن که بعد از گذشت این ۱۰ ماه تنها ۳۱ متقاضی موفق شدن وام بگیرن و ما هنوز در نوبتیم. واقعاً برامون سؤاله که چطور اینقدر به کُندی میره جلو؟ مگه از وام ازدواج مهم تر داریم!؟». 

خرید قسطی به امید وام…

«ما ناچار شدیم ازدواج کنیم و وسایلمون رو قسطی بخریم تا بعداً با وام تسویه کنیم». «سارا» این را که می گوید بلند می شود و می رود از آب سرد کن بانک لیوانی آب می آورد. شلوغی بانک آن قدر زیاد است که صدا به صدا نمی رسد. در این حین «سارا» نگاهی به اطراف می اندازد و از این وضعیت نابسامانی بانک ها می نالد. «نمی دونم چرا احساس می کنم بانک ها کلاً تافته جدابافته هستن… اصلاً به هیچ صراطی مستقیم نیستن و حرف حرف خودشونه. از یه طرف دولت به خانواده ها میگه ازدواج رو ساده بگیرید که جوونا برن سر زندگیشون بعد از این طرف یکی نیست همین حرف رو به بانک ها بگه که از بس برای یه وام سخت گیری می کنن آدم گاهی دلزده میشه از ازدواج و وام و همه چی!». 

امثال «سارا» زیاد نیستند چون همه توانایی خرید وسایل خانه بدون وام را ندارند. هستند کسانی که خرید وسایل اولیه زندگی را به همین وام ازدواج بسته اند و تا موفق نشوند وام را بگیرند قادر به تشکیل زندگی نخواهند بود. «نوشین» یکی از همین اشخاص است. او بعد از گذشت چهار ماه از نامزدی اش مثل همه چشم انتظار وام مانده. «ما چهار ماه پیش عقد کردیم و رفتیم درخواست وام دادیم. کارمند بانک برگشته میگه برید سر خونه زندگیتون خیلی به این وام دلخوش نباشید که زود به دستتون برسه! اون کارمند دیگه نمیدونه ما دستمون خالیه و امیدمون به همین وام هست. واقعاً ناراحت کننده اس که راحت میگن حالا حالاها خبری از وام نیست! اگه خبری از وام ازدواج نیست پس چرا ثبت نام می کنن!؟». 

گرانی و دیگر هیچ…

اصلی ترین نگرانی در تأخیر پرداخت وام مربوط می شود به گران شدن اجناس؛ اجناسی که روز به روز قیمتشان صعود می کند و در این بین زوج های جوان استرس این را دارند که اگر وام به موقع پرداخت نشود از پس این گرانی برنیایند. معضلی که دقیق «لیلا» و «فرزاد» کشیدند. آنان که داخل تاکسی کنارت نشسته اند بعد از یک سال و نیم انتظار در حالی وام خود را گرفتند که نتوانستند وسایل خود را کامل خریداری کنند. «یک سال و نیم پیش وقتی درخواست وام دادیم قیمت وسایل براساس نیازمون با مبلغ وام جور بود اما الآن اینطور نیست و نمی تونیم خیلی از وسایل رو بخریم! ببینید نمیشه که وسایل بی کیفیت گرفت و فقط دنبال این باشیم که یه چیزی بخریم نه اصلاً… شما حساب کن یه یخچال و یه تلویزیون و یه اجاق گاز و یه دست فرش و مبل و ماشین لباس شویی… بخوایم بخریم آیا مبلغ وام می رسه!؟ بله درسته که گفتن این یه کمک هست ولی همینم از بس دیر میدن دیگه کارش از کمک گذشته و خودش میشه دردسر…». این زوج معتقدند اگر دولت قصد دارد کمک کند برای ازدواج باید شرایط را آسان کند و پرداخت وام را سرعت بخشد… جلوی گرانی ها را بگیرد… شرایط وام را تسهیل و سخت گیری را کنار بگذارد… این ها کمک است نه وامی که گرفتن آن شده حکایت میگ میگ و گرگی که هرگز دستش به آن نمی رسید…!

سودی که نمی صرفد!

تمامی دغدغه های این زوج های جوان را دست می گیری و علت را که از یکسری بانک ها و کارشناسان اقتصادی جویا می شوی به این نتیجه می رسی که «اصلی ترین دلیل در تأخیر پرداخت وام ازدواج این است که چون سود این وام پایین بوده و متقاضی آن هم زیاد؛ برای همین چندان صرفه ای برای سیستم بانکی ندارد و آنان ترجیح می دهند بهانه های نبود بودجه و شلوغی و باز نبودن سایت و… را بیاورند و از آن طرف به سراغ مواردی بروند که وام های کلان با سود کلان تر می خواهند! یعنی سیستم بانکی در مرحله نخست صرفه و صلاح اقتصادی خود را می بیند نه صرفه و صلاح متقاضیان وام ازدواج را…». 

با این وصف اگر شرایط به همین شیوه ادامه داشته باشد باید به شکست پروژه وام ازدواج اعتراف کرد و گفت که صبر و انتظار هم حدی دارد و همه توانایی تجمل چنین مسیر طولانی را ندارند…

هنوز در ذهن ات با اغتشاشی که راه افتاده درگیری که در مسیر برگشت باز هم زوج های جوانی را می بینی که تکیه کلامشان همین است: «چه خبره اینقدر کشش میدن؟! نگیریم سنگین تریم!»…. 

* گزارش: زیبا امیدی فر

کد خبر 2787975

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha