به گزارش کردپرس، نشریه نشنال کانتکست با اشاره به تشدید فشارهای ترکیه بر نیروهای کرد سوریه برای خلع سلاح، همزمان با انحلاتل پ.ک.ک به دستور اوجالان، نوشت: اظهارات اخیر دولت باغچلی، رهبر حزب حرکت ملی و متحد کلیدی رجب طیب اردوغان، نقطه عطف تازهای در روند صلح میان دولت ترکیه و پکک ایجاد کرده است. او آشکارا نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) را تهدید کرده و گفته این نیروها باید «خیلی زود» انتخاب کنند که وفادار به عبدالله اوجالان، رهبر زندانی پکک در جزیره امرالی هستند و یا بخشی از «پروژه اسرائیل» در سوریه محسوب خواهند شد. این دوگانهسازی، بازتابدهنده تغییرات ژرف در راهبرد منطقهای ترکیه و چالشهای پیچیده پیشروی کردهای سوریه است.
روند صلح و تناقضهای تازه
از فوریه ۲۰۲۵ که اوجالان از زندان پیام صلح و خلع سلاح صادر کرد، فضای سیاسی ترکیه وارد مرحلهای غیرمنتظره شد. پکک در ژوئیه مراسم خلع سلاح برگزار کرد و کمیسیون ویژهای در پارلمان برای تدوین چارچوب قانونی صلح تشکیل شد. با این حال، مسأله SDF همچنان در وضعیت بلاتکلیف قرار دارد. این نیروها در ۱۰ مارس توافقی برای ادغام با ارتش جدید سوریه امضا کردند، اما اجرای آن در عمل متوقف شده است.
تهدید اخیر باغچلی نشان میدهد که آنکارا حاضر نیست بقای SDF بهعنوان یک نیروی مستقل در سوریه را بپذیرد؛ زیرا چنین امری از نگاه دولت ترکیه به معنای تداوم حضور مسلحانه شاخهای از پکک تحت نامی دیگر خواهد بود.
۲. تحولات منطقهای و تغییر اولویتهای آنکارا
روند صلح جدید با پکک جدا از تغییرات ژئوپولیتیک منطقه قابل فهم نیست. حوادث ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و اتفاقات پی در پی آن محاسبات امنیتی ترکیه را دگرگون کرد. در چنین فضایی، کردها دیگر بهعنوان تهدید اصلی تلقی نمیشوند، بلکه اسرائیل جایگزین آنها در محور سیاستگذاری امنیتی برای ترکیه شده است.
باغچلی و اردوغان با تکیه بر این تغییر، تلاش دارند کردها را به بازگشت به «همپیمانی تاریخی» با ترکها متقاعد کنند؛ همپیمانیای که به روایت آنان، ریشه در پیوندهای اسلامی و جنگ ملازگرد در هزار سال پیش دارد. به بیان دیگر، صلح با پ.ک.ک نه صرفاً پایان یک درگیری داخلی، بلکه بخشی از طرح کلان برای مهار نفوذ اسرائیل در منطقه است.
۳. پارادوکس در گفتمان باغچلی
اظهارات باغچلی از یک تناقض بنیادین پرده برمیدارد: او از یک سو SDF را شاخهای از پکک معرفی میکند و از همین عنوان برای مشروعیتبخشی به احتمال دخالت نظامی در سوریه استفاده میکند؛ از سوی دیگر، آنها را به «بیوفایی» نسبت به اوجالان متهم میسازد.
این تغییر منطق نشان میدهد که آنکارا در حال بازتعریف معیارهای خود است: دلیل مداخله اکنون نه صرفاً پیوند SDF با پ.ک.ک، بلکه نافرمانی از اوجالان است. چنین استدلالی اوجالان را بهطور غیررسمی در جایگاه معیاری برای «مشروعیت» کردها قرار میدهد، حتی در حالی که او همچنان در زندان امرالی به سر میبرد.
۴. چشمانداز: تلاش نیروهای دموکراتیک سوریه برای بقا و کسب مشروعیت سیاسی
برای SDF، محاسبات ماهیتی متفاوت دارد. این نیرو بیش از هر چیز به دنبال بقای ساختار و به رسمیت شناخته شدن آن بهعنوان یک واحد فدرالی در سوریه است. بنابراین، هرگونه تعامل یا حتی توافق احتمالی با ترکیه برای آنها ارزشی ابزاری خواهد داشت، مشروط بر اینکه تداوم ساختارهای خودگردانشان تضمین شود.
اتهام وابستگی به اسرائیل در نگاه آنان بیشتر یک ابزار سیاسی آنکارا برای فشار بر دمشق و اربیل است تا بازتاب واقعیت میدانی.
۵. پیامدها
سخنان باغچلی را نمیتوان صرفاً شعار سیاسی دانست. این اظهارات بازتابدهنده این واقعیتاند که روند صلح با پکک بدون تعیین تکلیف سرنوشت SDF در سوریه ناقص خواهد ماند. اگر ترکیه به این نتیجه برسد که SDF بیش از حد در سوریه قدرت گرفته یا به حمایت خارجی متکی است، احتمال مداخله نظامی افزایش خواهد یافت.
در مقابل، اگر SDF بتواند میان آنکارا و دمشق تعادلی برقرار کند، شاید بتواند موقعیت خود را بهعنوان بخشی از معادله جدید منطقهای تثبیت کند.
بحران امروز بیش از هر زمان دیگری به دو سطح داخلی و منطقهای گره خورده است. از یک سو، ترکیه میکوشد اوجالان را به محور مشروعیتبخش برای حل مسأله کردها تبدیل کند. از سوی دیگر، تهدید اسرائیل بهعنوان دشمن مشترک، زمینهای تازه برای اتحاد ترکها و کردها در روایت رسمی آنکارا فراهم کرده است.
در این میان، نیروهای کرد سوریه با آزمونی دشوار روبهرو هستند: یا در معادله داخلی ترکیه ادغام شوند، یا به اتهام پیوند با پروژه اسرائیل، هدفی مشروع برای مداخله نظامی جدید ترکیه باشند. اما نیروهای دموکراتیک سوریه به دنبال حفاظت از قدرت خود است، نه خدمت به اسرائیل. رهبران SDF حتی ممکن است برای تضمین بقای ساختارهای خود، به توافقی با ترکیه تن دهند تا این که بخواهند به ابزاری در دست رژیم اسرائیل تبدیل شوند.
منبع: نشنال کانتکست
نظر شما