انحلال پ‌.ک‌.ک گامی آگاهانه به‌سوی صلح است، نه شکست

سرویس جهان- اسلاوی ژیژک، فیلسوف اسلوونیایی تأکید می‌کند که بر خلاف تصور رایج، انحلال پ‌.ک.‌ک نه نشانه تسلیم، بلکه تصمیمی آگاهانه برای پایان دادن به خشونت و آغاز دموکراسی مشارکتی از دل بحران است.

به گزارش کردپرس، اسلاوی ژیژک، فیلسوف و نظریه‌پرداز چپ‌گرای اسلوونیایی، در یادداشتی که به‌تازگی در پلتفرم Substack منتشر کرده، به انحلال داوطلبانه حزب کارگران کردستان (پ‌.ک‌.ک) و نقش تاریخی عبدالله اوجالان در این تحول پرداخته است. ژیژک در این یادداشت تحلیلی، تصمیم پ‌ک‌ک برای خلع سلاح و پایان مبارزه مسلحانه را نه نشانه شکست، بلکه «نقطه عطفی رهایی‌بخش» می‌نامد که از دل اندیشه‌ای مترقی و اراده‌ای آگاهانه برای صلح و دموکراسی برخاسته است.

او با تأکید بر جایگاه فکری اوجالان، از او به‌عنوان «ماندلای دوران ما» یاد می‌کند و جنبش کردی تحت رهبری فکری او را یکی از معدود نمونه‌های امیدبخش در جهانی می‌داند که درگیر جنگ، نژادپرستی، اقتدارگرایی و بی‌اعتمادی مطلق شده است. ژیژک در این متن، مرز میان مقاومت مسلحانه و دگرگونی رادیکال بی‌خشونت را بازخوانی می‌کند و از جهانیان می‌خواهد پیام اوجالان را جدی بگیرند: راهی دیگر ممکن است.

متن یادداشت اسلاوی ژیژک:

در عصری تیره‌وتار که حتی واژگان رسانه‌های جریان اصلی در توصیف فجایع جاری، حقیقت را به شکلی مضحک مخدوش می‌کنند، وجود نشانه‌هایی از امید بیش از همیشه ارزشمند هستند. برای نمونه، در حالی که ایالات متحده اخیراً پذیرای ۵۹ شهروند اهل آفریقای جنوبی با ادعای وقوع نسل‌کشی علیه آن‌ها شد، نسل‌کشی تمام‌عیار در غزه صرفاً در چارچوب «دفاع از خود» اسرائیل توصیف می‌شود.

در چنین دورانی، یکی از این نشانه‌های امید، تصمیم تاریخی حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) در ۱۲ مه بود: این حزب به‌اتفاق آرا و به توصیه رهبر خود عبدالله اوجالان، که بیش از دو دهه در زندان به‌سر می‌برد، تصمیم به انحلال کامل تشکیلات خود گرفت. پ‌ک‌ک، سازمانی سیاسی و نظامی است که عمدتاً در مناطق کردنشین ترکیه، عراق و سوریه فعال بوده و از سال ۱۹۷۸ درگیر مبارزه‌ای نامتقارن با دولت ترکیه بوده است. هرچند این حزب ابتدا به دنبال تشکیل کشور مستقل کردی بود، اما از دهه ۹۰ میلادی، خواسته‌های خود را به خودگردانی فرهنگی-سیاسی در چارچوب ترکیه تغییر داد.

در سال‌های اخیر، پ.‌ک.‌ک نه‌تنها به راه‌حل‌های صلح‌جویانه نزدیک شد، بلکه خود اوجالان نیز با مطالعات فلسفی، فمینیستی و سیاسی در زندان، چهره‌ای تحول‌یافته از خود ارائه داد. امروز، این جنبش در دل چپ نوین جهانی جای گرفته است.

اگر چه برخی پ.‌ک.‌ک را به خشونت‌گرایی متهم می‌کنند، باید یادآور شد که در همه تجربیات تاریخی مقاومت، تهدید به مبارزه مسلحانه پیش‌شرط ورود جدی به مذاکرات صلح بوده است. مانند آنچه در آفریقای جنوبی و آمریکا در جریان جنبش سیاهان رخ داد: موفقیت ماندلا و مارتین لوتر کینگ بدون سایه مقاومت رادیکال امکان‌پذیر نبود.

برای بسیاری از ناظران غربی، تحول در کردستان ترکیه شگفت‌انگیز است. منطقه‌ای که قرن‌ها با نگاه «غیرمتمدن» به آن نگاه می‌شد، امروز چهره‌ای مدرن و سکولار یافته است. شخصاً در سفرهایم به ترکیه دریافتم که کردها؛ دور از خرافه و بنیادگرایی مدرن‌ترین قشر اجتماعی این کشورند. دونالد ترامپ در توجیه خیانتش به کردهای سوریه گفت: «کردها فرشته نیستند». اما شاید آن‌ها تنها فرشتگان واقعی این منطقه باشند.

کردهاها قربانی همیشگی بازی‌های استعماری ژئوپلیتیک بوده اند زیرا ایده های آنان با منافع هیچ‌یک از قدرت‌های جهانی هم‌راستا نیست. از بمباران شیمیایی کردهای عراق در دهه ۹۰ توسط صدام تا حملات پنهان ترکیه در پوشش جنگ با داعش، همواره قربانیان واقعی، کردها بوده‌اند. شگفت آنکه در میان این آتش، زنانی همچون پیشمرگه‌های کرد سوریه با نقش‌آفرینی افسانه‌ای در خط مقدم، امید را زنده نگه داشته‌اند.

کردها در شرایطی آزمایشگاهی نشان داده‌اند که اگر فرصتی برای نفس کشیدن بیابند، می‌توانند الگویی از جامعه‌ای پیشرو، امن و مدنی بسازند. اقلیم کردستان عراق پس از سقوط صدام، به امن‌ترین منطقه کشور بدل شد. در شمال سوریه، تجربه خودگردانی نمونه‌ای نادر از «آرمان‌شهر ممکن» بود. در آنجا، دعوت‌نامه‌هایی برای سخنرانی به من ارسال شد؛ اما این تلاش‌ها با درگیری‌های نظامی ناتمام ماند.

دریغ آنکه برخی از همفکران «چپ‌گرای» من، حمایت آمریکا از کردها را بهانه‌ای برای انتقاد از آن‌ها قرار دادند. اما کردها چه گزینه‌ای داشتند؟ آیا می‌شد به بهای «اصالت ضدامپریالیستی»، خود را قربانی کرد؟ وظیفه ماست که بازی‌های کثیف قدرت‌های غربی را افشا کرده و از مقاومت کردها قاطعانه حمایت کنیم. چراکه این فقط مسئله کردها نیست، بلکه آزمونی برای آینده خود ماست: آینده جهانی که در آن، میراث ارزشمند رهایی‌بخش اروپا یا حفظ می‌شود یا به فراموشی سپرده خواهد شد. اروپایی که کردها را رها کند، خود را نیز رها کرده است؛ و به جای «اروپا»، با «یوروپستان» مواجه خواهیم بود!

در پایان، باید گفت که عبدالله اوجالان چیزی کمتر از «ماندلای کردها» نیست. پیشنهاد او برای انحلال پ‌ک‌ک، اقدامی اصیل و شجاعانه در مسیر صلح است. در کنار او، می‌توان به مروان برغوثی، ماندلای فلسطین نیز اشاره کرد که او دو دهه است در زندان اسرائیل به‌سر می‌برد. آنچه از انحلال پ‌ک‌ک حاصل خواهد شد، بستگی به واکنش دولت ترکیه دارد. آیا این فرصت را با برداشتن گامی صادقانه پاسخ خواهد داد؟ فشار بین‌المللی بر ترکیه، اکنون بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد و وظیفه ماست که در این راه مشارکت فعال داشته باشیم.

کد خبر 2784842

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha