به گزارش کردپرس،در شمالشرق سوریه، منطقهای تحت اداره خودگردان کردها که به «سبد غذایی سوریه» معروف است، تحولات اقلیمی در کنار جنگ و بحرانهای سیاسی، زندگی را برای زنان و دختران بهشدت دشوار کرده است. این منطقه که بهدلیل تولید محصولات کشاورزی متنوعی مانند گندم، جو، عدس، نخود، پنبه و زیره دارای اهمیت راهبردی است، اکنون با موجی از گرمای بیسابقه و خشکسالی شدید روبهروست؛ شرایطی که بیش از همه، زنان و دختران فعال در کشاورزی را تحت تأثیر قرار داده است.
نابودی کشاورزی و دامداری
در سال جاری، کشاورزی دیم که ستون فقرات اقتصاد محلی است، بهدلیل کاهش بارندگی و تسریع روند تغییرات اقلیمی، بهطور کامل از بین رفته است. حتی محصولات آبی نیز که پیشتر مقاومتر به نظر میرسید، بهدلیل سهمیهبندی سوخت و نبود حمایت کافی از سوی مسئولان محلی، عملکرد مطلوبی نداشته است. نابودی این بخش، زنان و دخترانی را که منبع درآمدشان به کشاورزی وابسته بود، با بحران اقتصادی شدیدی مواجه کرده است.
دامداری نیز با بحران مواجه است. کاهش منابع آبی و نابودی مراتع طبیعی—که بسیاری از آنها از ترکیه سرچشمه میگیرند—شرایط را برای پرورش دام بهشدت دشوار کرده است. ساخت سدهای بزرگ توسط ترکیه و کاهش عمدی جریان آب به سمت شمالشرق سوریه، بخشی از فشارهای آنکارا بر اداره خودگردان کردها تلقی میشود. افزون بر آن، حملات نظامی ترکیه به تأسیسات نفت، گاز و ایستگاههای برق، از جمله ایستگاه آب «علوک» که بیش از یک میلیون نفر در الحسکه به آن وابستهاند، دسترسی به آب را مختل کرده است.
در چنین شرایطی، زنان و دختران ناچارند مسافتهای طولانی را برای دسترسی به آب طی کنند. کمبود آب نهتنها زندگی روزمره آنها را مختل کرده، بلکه تهدیدی جدی برای سلامت آنها، بهویژه در دوران بارداری و زایمان، به شمار میرود.
ازدواج زودهنگام و ترک تحصیل
با نابودی کشاورزی و از دست رفتن منابع درآمدی خانوارها، ازدواج زودهنگام دختران به یکی از استراتژیهای بقا بدل شده است. خانوادههایی که دیگر نمیتوانند از دخترانشان در مزرعه یا گلهداری بهرهبرداری اقتصادی کنند، به ازدواج آنها—حتی در سنین پایین—روی آوردهاند تا با دریافت مهریه از بار مالی خود بکاهند. به گزارش شبکه کردی روداو، دلالهایی از عراق برای یافتن همسر جوان برای مردان مسن، به سوریه سفر میکنند. این دختران، اغلب در دهه دوم زندگی خود هستند و برای مردانی پنجاه یا شصتساله خرید و فروش میشوند.
اگرچه آمار رسمی از این پدیده موجود نیست، تخمینها حاکی از ازدواج هزاران دختر سوری با مردان عراقی است. مهریه این ازدواجها که معمولاً حدود ۲ هزار دلار است، برای خانوادههای فقیر مبلغ قابل توجهی محسوب میشود؛ اما در عمل، بسیاری از این دختران به بردگی جنسی در پوشش ازدواج کشیده میشوند و در معرض خشونت جسمی، جنسی و روانی قرار میگیرند.
این شرایط همچنین سبب ترک تحصیل گسترده دختران شده است. فقر، کمآبی، و تلاش برای بقا باعث شده بسیاری از خانوادهها دیگر ادامه تحصیل را در اولویت ندانند.
کوچ اجباری و بهرهکشی توسط گروههای مسلح
با فروپاشی اقتصاد روستایی، بسیاری از خانوادهها به ناچار به شهرها مهاجرت کردهاند. مردان عمدتاً در بخش ساختمان مشغول بهکار میشوند، در حالیکه زنان و دختران، بهدلیل آسیبپذیری بیشتر، طعمه گروههای مسلح و شبکههای قاچاق شدهاند. دختران جوان بهجای آنکه حمایت و توانمندسازی شوند، به کارهایی همچون قاچاق کالا در مرزهای سوریه-ترکیه و سوریه-عراق گمارده میشوند. آنها گاه نقش دیدهبان یا پوشش انسانی برای فرار از ایستهای بازرسی نظامی را بازی میکنند.
بسیاری از این زنان و دختران در معرض آزار جنسی از سوی قاچاقچیان یا نیروهای مرزی قرار دارند. در مواردی، حتی به شبکههای قاچاق انسان وارد شدهاند و برای مخفی کردن مردان جوان فراری از خدمت سربازی، از آنها سوءاستفاده میشود. همچنین از زنان برای قاچاق سیگار و سلاح، بهدلیل احتمال کمتر بازرسی بدنی، استفاده میشود.
راهکارها و ضرورت اقدام
برای مقابله با پیامدهای تغییرات اقلیمی بر زندگی زنان و دختران در شمالشرق سوریه، رویکردی چندلایه و فراگیر ضروری است. مقامات محلی باید حمایت خود را از زنان و دختران، بهویژه در مناطق بحرانی، تقویت کنند. سازمانهای بینالمللی نیز باید برنامههایی برای توانمندسازی اقتصادی، ارتقاء آگاهی، تقویت تابآوری و مشارکت زنان در تصمیمگیریهای اقلیمی اجرا کنند.
همچنین باید حمایت از کشاورزی بر پایه آب افزایش یابد تا جوامع محلی بتوانند با بحران کمآبی سازگار شوند. از سوی دیگر، با روی کار آمدن دولت جدید در سوریه و بهبود نسبی روابط دیپلماتیک با ترکیه، باید مذاکراتی جدی برای دستیابی به سهم عادلانه از آب رودخانههای مرزی صورت گیرد—تا شاید اندکی از بار سنگین این بحران بر دوش زنان و دختران سوری کاسته شود.
مدرسه اقتصاد لندن
نظر شما