تضعیف شدن جایگاه ریاست‌جمهوری کردها در عراق

سرویس جهان-مایکل روبین، مقام پیشین پنتاگون و پژوهشگر اندیشکده امریکن اینترپرایز، در یادداشتی تأکید کرد که معرفی چهره‌های حزبی و ناکارآمد از سوی دو حزب اصلی کردستان عراق موجب تضعیف جایگاه کردها و ریاست‌جمهوری در بغداد شده و تنها راه بازگشت به احترام جهانی، انتخاب فردی مستقل، پاکدست و شایسته است.

به گزارش کردپرس، مایکل روبین، مقام سابق وزارت دفاع آمریکا و پژوهشگر اندیشکده امریکن اینترپرایز در تحلیلی با اشاره به تقسیم‌بندی قدرت پس از سقوط صدام حسین نوشت: بر اساس توافق نانوشته‌ای، نخست‌وزیری سهم شیعیان، ریاست پارلمان سهم اهل‌سنت و ریاست‌جمهوری سهم کردها بوده است. او تأکید کرد که این سازوکار سال‌ها به ایجاد توازن سیاسی کمک کرد اما اکنون رقابت‌های درون‌کردی و حاکمیت روحیه حزبی این جایگاه را تضعیف کرده است.

سقوط صدام حسین، که به‌عنوان یک حاکم عرب سنی‌گرا شناخته می‌شد، ساختار سیاسی عراق را دگرگون کرد. پس از ۲۰۰۳، شیعیان و کردها توانستند نقش پررنگی در نظم سیاسی جدید داشته باشند. بر اساس یک توافق نانوشته، سهمیه‌بندی قدرت میان گروه‌های قومی و مذهبی تثبیت شد: نخست‌وزیری در اختیار شیعیان، ریاست پارلمان در دست اهل‌سنت و پست ریاست‌جمهوری سهم کردها.

به‌گفته مایکل روبین، این سازوکار اگرچه غیررسمی بود، اما سال‌ها به برقراری نوعی توازن کمک کرد. کردها از جایگاه ریاست‌جمهوری برای کسب پرستیژ بین‌المللی بهره بردند، اهل‌سنت به‌دنبال نفوذ بیشتر در قانون‌گذاری بودند و شیعیان با توجه به اکثریت جمعیتی، نخست‌وزیری را در اختیار گرفتند.

اما امروز، رقابت‌های درون‌کردی این معادله را تهدید می‌کند. خاندان بارزانی دیگر تنها به سلطه بر اربیل قناعت ندارند و در بغداد نیز چشم به پست ریاست‌جمهوری دوخته‌اند. در مقابل، حزب اتحادیه میهنی کردستان نیز با ضعف رهبری و اختلافات داخلی، اعتبار گذشته‌اش را از دست داده است.

روبین با انتقاد از عملکرد رئیس‌جمهور کنونی، لطیف رشید، او را «منفعل و بی‌اثر» توصیف می‌کند و یادآور می‌شود که در مقایسه با شخصیت‌هایی چون جلال طالبانی و برهم صالح، نقش او در وحدت و اعتبار عراق بسیار کمرنگ بوده است. به باور او، معرفی رشید تنها محصول رقابت‌های جناحی و خویشاوندسالاری بوده و هیچ دستاوردی برای کردها یا عراق نداشته است.

در سوی دیگر، حزب دموکرات کردستان  نیز گزینه‌ای قابل‌قبول ارائه نمی‌دهد. روبین یادآور می‌شود که این حزب با همه‌پرسی استقلال ۲۰۱۷ عراق را در آستانه فروپاشی قرار داد و از نظر بسیاری از عراقی‌ها، «فاسدترین حزب کشور» شناخته می‌شود. معرفی چهره‌هایی همچون فؤاد حسین یا هوشیار زیباری  تنها شکاف‌های قومی و سیاسی را عمیق‌تر خواهد کرد.

به‌زعم نویسنده، کردها برای بازگرداندن جایگاه تاریخی خود به‌عنوان «موتور دموکراسی عراق» باید رویکردی تازه در پیش گیرند: معرفی چهره‌ای مستقل، کارآمد و فراتر از منافع حزبی. روبین نام چند شخصیت حقوقی و تکنوکرات را پیشنهاد می‌دهد؛ از جمله رزگار محمد امین (قاضی دادگاه صدام)، نااز نوری (قاضی و هنرمند)، شیخ لطیف (قاضی و عضو پیشین پارلمان از جنبش تغییر) و جلال سام‌آغا (چهره تکنوکرات و مورد احترام هر دو جناح کردی).

روبین تأکید می‌کند که شخصیت رئیس‌جمهور تنها یک جایگاه تشریفاتی نیست، بلکه نمادی از چهره عراق در عرصه جهانی است. جلال طالبانی با کاریزما و سیاست‌ورزی، و برهم صالح با انرژی و دقت عمل توانستند نقشی مهم در ایجاد توازن سیاسی ایفا کنند. در مقابل، رؤسای ضعیف یا آلوده به فساد، پیامدهای منفی برای هم کردها و هم عراق داشته‌اند.

او در پایان هشدار می‌دهد که اگر کردها همچنان پست ریاست‌جمهوری را به‌عنوان غنیمت جناحی نگاه کنند، نه‌تنها احترام بین‌المللی خود را از دست خواهند داد بلکه فرصت ایفای نقش در اصلاحات سیاسی عراق را نیز از بین خواهند برد.

کد خبر 2788100

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha